داناکداناک، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

دنیای داناک

پدری که هنوز کودک است

1392/9/12 19:56
نویسنده : Danak
471 بازدید
اشتراک گذاری

فرزندم 
 

یک بهار

 

یک تابستان

 

یک پاییز

 

یک زمستان را دیدی...

 

از این پس همه چیز جهان تکراریست جز مهربانی................

 

(نیما یوشیج شاعر معاصر ایران در جشن تولد پسرش)

 

یک سال از دیدارمان گذشت دیداری که تو هیچ گاه به یاد نیاوردی، ولی برای ما همچون لوح
 

نوشته ای حکشده در وجودمان.

 

به یاد نیاوردی و نمیآوری لذت اولین دیدارمان را که بدانی این شیرینی که از آن
 

سخن میگویم در مقابل نگرانی که نسبت به آینده ات دارم هیچ است هیچ....

 

میخواهم تمام آن چیزهایی که میدانم را یکجا برایت بگویم ، ولی صد افسوس که
 

زندگی تنها عرصه ایست که ابتدا میآزماید و سپس درس میدهد. و نسخه زندگی هر
 

شخصی مخصوص به خود اوست.

 

ولی میدانم که روزی این تجربه را با فرزندت خواهی داشت و خواهی فهمید که
 

امروزمیخواستم چه بگویم.

 

مسافر کوچک زندگیم، اولین و ساده ترین توشه ای که میتوانم چاشنی سفرپر پیچ و
 

خمت کنم تا آن لحظه هایی که از مسیر زندگیت خسته شدی و خواستی اندکی
 

در زیرسایه دانسته هایت، بیندیشی این سه مطلب است:

 


مهربانی،آزادگی و انسانیت

 


و انسانیت چیزیست که محقق نمیشود مگر با دلی لبریز از محبت و وجودی آکنده از
 

آزادی . پس از تو نمیخواهم انسانی کامل باشی،فقط میخواهم تمام تلاشت را برای
 

کاملا انسان بودنت انجام دهی چرا که امروزه علم فیزیک ثابت کرده که انرژی از بین
 

نمیرود و فقط قابل تبدیل است وانرژی مثبتی کهاز خود ساتع میکنیهیچگاه


بی ثمر نخواهد بود
.

 

واما برای رسیدن به آزادگی بایستی همه ریسمانهایی که عوامل مختلفی همچون
 

تاریخ ،موقعیت مکانی زندگی،شرایط جامعه و کلا همه شرایط پیرامونت به دست
 

و پایتو آویخته اند را باز کنی و از قید تعصبات موجود خود را وارهانی و اجازه دهی

ذهن
بازیگوشت دنیارا ارزیابی کند و با خود بیندیشی آیا آن که میگویند بد،بد است؟
 

یا آن کههمه خوب میپندارند واقعا خوب است؟ پس خودت آن را با منطق بی تعصب

خودت
توزین کنی و هر چیز را در جای واقعی خود قرار دهی. فقط در این مسیر
 

بایستی بسیار مراقب بود چرا که ذهن بازیگوش خیلی خیلی زود راهش را گم میکند
 

و این مدیریت توست که او را با رعایت هنجارها به آزادی میرساند.
 

 و اما در مورد مهربانی:

 

می گویند قلب هر کس به اندازه ی مشت بسته ی اوست اما من قلبهایی را دیده ام
 

کهبه اندازهدنیاییاز محبت عمیقند. دلهای بزرگی که هیچگاه در مشتهای بسته جای
 

نمیگیرند ؛ دلهای بزرگی که مانند کویرنامحدودند و تشنه اند تا اینکه هرلحظه
 

ابر محبتببارد.

 

 در عوض دلهایی هم هستند که حتی از یک مشت بسته کوچک هم کوچکترند ؛
 

دلهاییکهشایدوسیعهم بتوانند باشند اما چون آزاده نیستند بیش از یک بند انگشت
 

هم عمقندارند و تو هرگاهخواستیبدانی قلبت چقدر بزرگاست به دستت نگاه کن

 

وقتی که “مهربانی” را بهدیگران تعارف می کنی.
 

دستان کوچک تو هر روز با گذر زمان بزرگتر میشود، روزها یت میگذرندو تو رشد خواهی کردو
 

آرزوی قلبی وهمیشگی ما این است که وسعت دلت آنقدر بزرگ شود وعمیق که در مقیاس
 

تشنگیکویر و و یا  ژرفای اقیانوس که نه........
 

خدایی شود.

 اینها دل نوشته هایی بود از پدری که هنوز هم کودک است دریکمین سالروز تولد دخترش......

پسندها (1)

نظرات (1)

شقایق مامان آرشا
14 آذر 92 11:15